روزاناروزانا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

فرشته زیبای من روزانا

ترک شیر

دختر زیبایم امروز دومین روز که شیر نخوردی.امروز چهارشنبه 11 فروردین از دوشنبه شب یه لاک تلخ خریدم زدم وقتی شب میخواستی بخوابی خوردی دهانت تلخ شد کلی گریه  کردی تا خوابیدی.نصف شب هم یکبار دیدی تلخه خوابیدی.ساعت 7صبح از خواب بیدار شدی آب خوردی.هی بهونه میاوردی سر صبح آلو میخواستی.ساعت 7صبح ماست خوردی. خیلی کلافه بودی.خانم رضاپور میگفت کلی غذا خوردی. شب اول بخیر گذشت.نمیدونی چقد برام سخته.اولش گریم گرفته بود.بابا نگرانتر از من. آخه عروسکم خیلی وابسته بودی.دیروز غروب که اومدم دنبالت چند بار گفتی ممه دلم برات کباب شد.گفتم تلخ شده راضی شدی.بردیمت سوپرمارکت آب میوه خریدم  خوردی. ...
11 فروردين 1395

عید 95

 دومین نوروز زیبا با گل زیبایم   بوی جان می آید اینک از نفس های بهار دستهای پر گل اند این شاخه ها ، بهر نثار با پیام دلکش ” نوروزتان پیروز باد ” با سرود تازه ” هر روزتان نوروز باد ” شهر سرشار است از لبخند ، از گل ، از امید تا جهان باقی است این آئین جهان افروز باد . . .   لحظه تحویل سال یکشنبه 8و 12 ثانیه بود.امسال عمو محمود و زن عمو روشنک   مهمونامون بودن.روزانا خانم لحظه سال تحویل خواب بود.لحظه قشنگی بود هرسال موقع سال تحویل خیلی دلم میگیره.دوری از خانواده خیلی سخته.حالا امسال خوب بود که مهمون داشتیم. مهمونامون از 28 ...
11 فروردين 1395

تولد 2سالگی

برای دختر خوشگلم 28 اسفند جمعه تولد گرفتم.چندتا از دوستامون بودن با خاله مهناز (فامیل بابا) و پگاه با   خاله هاش ،همکارهای مامانی.یه تولد خانومانه بود. روز خوبی بود.جای همه خانواده هامون وفامیلهامون خالی بود.ولی در کل خیلی خوش گذشت. روزانا جونم هم خیلی خانم بود.کلی با دوستات بازی کردی. قرار بود عمو محمود و زن عمو روشنک از رامسر برسن متاسفانه پرواز تاخیر داشت شب رسیدن. اولین بارم بود که این تعداد مهمون داشتیم.غذاهای متنوع تری دوست داشتم درست کنم ولی  فرصت ک بود بخاطر مشغله کاری و نزدیک بودن عید ولی در کل خوب بود.خداروشکر     امروز که  تولد   ...
10 فروردين 1395

24 ماهگی

تولدت مبارک عشقم نفسم تولدت مبارک                                              زیبایم هستی ام تولد مبارک              تولدت مبارک      دختر خوشکلم دوسالگیت مبارک.انگار دیروز بود بدنیا اومدی.فردا میخوام برات تولد بگیرم. این روزها سر کار خیلی شلوغم نزدیک عید حتی روزهای تعطیل هم سرکارم.ولی سعی کردم  یه تولد کوچیک برات بگیرم. خیلی دوست دارم.هرروز بیشتر عاشقتم.دیشب تولد بابا بود .میخو...
27 اسفند 1394

اسفند 94

گل زیبایم روزبروز زیباتر و بامزه تر میشی.این روزها چون نزدیک عید سرم خیلی شلوغه. چندروز میخوام برات بنویسم فرصت نشد. مامان جون صغری 9اسفند رفت رامسر.چند روزی برامون خیلی سخت بود.دستش درد نکنه  مدتی که خانم رضاپور نبود پیش مامان جون موندی.کلی برات زحمت کشید.همش میگفتی  بریم پارک.هرروز میبردت بیرون. زیاد فرصت نوشتن ندارم.نزدیک تولدته شاید برات تولد بگیرم.نزدیک عید ،درگیر کارم هستم  سرمون شلوغه ولی دوست دارم برات تولد بگیرم.عمو محمود و زن عمو هم برای عید میان  پیشمون.امیدوارم سال خوبی داشته باشیم     ...
24 اسفند 1394

23ماهگی

                                                                                                         عروسک زیبایم 23 ماهگیت مبارک.   گل قشنگم این ماه تغییرات زیادی داشتیم که یکم دختر نازم اذیت شدی.خداروشکر همه چی به خوبی گذشت. 14بهمن مامان جون صغری اومد کیش.خانم رضا پور 18 یکشنبه رفت مسافرت. روزانا خانم پیش  مامان جو...
27 بهمن 1394

بهمن 94

دختر نازم چند روزی حسابی سرما خورده بودی.خداروشکر خوب شدی. خانم رضاپور داره میره مسافرت ،دیروز مامان جون صغری از رامسر اومد که روزانا خانم  نگه داره.خیلی خوشحال شدیم.شما هم با دیدن مامان جون سریع رفتی پیشش. این روزها باید اسباب کشی کنیم.متاسفانه مجبوریم جابه جا بشیم.خیلی سعی کردیم  خونه بخریم ولی جور نشد.از بس که دنبال خونه بودیم همش میگی بریم خونه جدید ببینیم. چند روز پیش به من گفتی مامانی من عاقلم اولش نفهمیدم چی میگی،دوباره گفتی مامان جونی میگه روزانا عاقله.خیلی باهوشی ماشالا.بقول خودت کلانتری       اینم کادوی 22 ماهگیت که منو بابا...
15 بهمن 1394