روزاناروزانا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

فرشته زیبای من روزانا

واکسن 18 ماهگی

1394/6/30 15:49
نویسنده : مامان مهدیه
1,040 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز یکشنبه 29 شهریور عروسک کوچولو بردیم بهداشت برای واکسن .همینطور رسیدیم 

شروع کردی به غرغر.تا اینکه سیتیا کوچولو( یکی از بچه های خونه پرستارت) که با مامانش 

اومده بود برای قدووزن 9ماهگی،دیدی ساکت شدی.

وقتی نوبت ما شد همچین گریه زاری کردی که همه تعجب کردن.خلاصه به سختی واکسنتو

زدن.جالب اینکه وقتی واکسن زد دیگه ساکت شدی.موقع برگشت از جلو نانوایی رد میشدیم

یهو گفتی نون بابا سریع دور زد یه نون سنگک برای جوجه طلایی خرید.دخترم عاشق نونه.

بعدش بردیمت خونه خانم رضاپور مامان بابا هم رفتیم سرکار.دلم پیش دخترم بود تا اینکه

زنگزدم به خانم رضاپور گفت خداروشکر مشکلی نداشتی.دیشب یکم کلافه بودی.وقتی راه 

میرفتی پاهاتو مکشیدی ولی هیچی نمیگفتی قربون دختر قویم بشم.

امروز صبح 5 صبح بیدار شدی خیلی زورم گرفت ولی مجبور بودم بیدار شم حالا مثل طوطی

هی حرف میزدی قربونت برم.گرسنه بودی بهت صبحانه دادم الان حسابی خوابم میاد 

اینم از واکسن 18ماهگی تا موقع مدرسه دیگه واکسن نداری.

روزانا خوشگله قبل واکسن

 

روزانا عروسک موقع واکسن

روزانا خانم با سیتیا کوچولو بعد از واکسن

 

پسندها (9)

نظرات (11)

نسترن
30 شهریور 94 18:50
سلام عزیزم نی نی ماهی داری باتبادل لینک موافقی؟
آجی
2 مهر 94 17:59
عزیزم واکسن واقعا درد داره مخصوصا اطرافیان کودک که در کنارش هستن بیشتر ناراحت می شن ولی برای سلامتی شون واجبه ...چقدر بزرگ شده عزیز دلم
مامان مهدیه
پاسخ
فدات شم عزیزم
مامان آنیسا
6 مهر 94 12:03
چه جالب قبل واکسن گریه کردی و موقع واکسن آروم آره دیگه خاله جون از دست واکسن دیگه راحت شدی تا موقع مدرسه رفتن چه خوب که تب نکرده آنیسا تا 24 ساعت تب شدید داشت
مامان مهدیه
پاسخ
اره خداروشکر مشکلی نداشت
شیما مامی شاهین کوچولو
6 مهر 94 22:02
عزیز دلم چقدر نازن این فرشته کوچولوها
نسترن
7 مهر 94 12:24
سلام مهدیه جون مرسی که بهم سرزدی...درموردتبادل لینک یه قسمت تونی میزکارهست که پیوندوبلاگ نوشته اون قسمت اسم وادرس وبلاگهای دوستان رومیتونیم توش واردکنیم خواستم اگه موافقی من وبت روپیوندکنم تووبلاگ وشماهم همینطور..که ان شالله دوستان خوبی واسه هم باشیم
مامان مهدیه
پاسخ
مرسی از راهنمایهات.باشه حتما
مامان ساناز
8 مهر 94 13:57
اخی عزیزم قربون اشکات الهی دیگه هیچوقت گریه نکنی همیشه شاد و خندان باشی گل قشنگم
مامان فاطمه
13 مهر 94 18:05
عزیزم نی نی شما خیلی نازه خیلی ناز مامانیه به وب منم سر بزن
نسترن
19 مهر 94 19:11
سلام خسته نباشیدوایام به کامتون ویک دنیاممنون ازکلام بی ریاتون
کیان
21 مهر 94 9:08
واییییییییییی روزانا جون درد داشت عیب نداره زودی خوب میشه
خواهری
23 مهر 94 22:59
آبجی فاطمه
1 آبان 94 15:53
وای خدا جووووونی روزانا چه نازززززززززه