22 ماهگی
خدایا شکرت.عروسک زیبایم یک ماه دیگه رو به سلامتی و خوشی گذروند.
روزها چقد زود میگذرند.روزانا زیبایم 22 ماهه شده امروز.
عشقم نفسم عروسک زیبایم 22 ماهگیت مبارک.
هرروز بامزه تر از دیروز میشی.اوایل این ماه که رامسر بودیم.کلی بهمون
خوش گذشت.جمعه 5 دی برگشتیم کیش.روزهای اول خیلی دلتنگی میکردی
مخصوصا برای کوهیار.برای منم خیلی سخت بود.همه خاطره ها یادت بود
هنوزم بعضی وقتها از اون روزها حرف میزنی.
این روزها هوای کیش عالیه.هر شب میبریمت بیرون.جمعه ها هم میریم دریا
خیلی بیرون دوست داری.میگی بریم دور بزنیم بابات.هنوز به بابا میگی بابات.
جلوت نمیشه حرف زد هرچی بگیم سریع ضبط میکنی.خانم رضاپور یه بار بهت
گفته کلانتر.حالا بعضی وقتها میگی روزانا کلانتره.خیلی لوسی اصلا نمیشه
بهت حرف زد.سریع میگی روزانا عصبانی نکن.یه بار دعوات کردم رفتی به
بابات گفتی مامانی منو عصبانی کرد.
برنامه های مورد علاقت عموپورنگ، دیرین دیرین که تو گوشی بابا هست،
خروس زیرک که شبکه پویا میده.کلی شعر هم بلدی.
عاشق کباب هستی.کلا گوشت خیلی دوست داری.یه شب شام با خاله صدیقه اینها
رفتیم ساحل مرجان.باد میزد دور آلاچیق با پتو پوشوندیم.
بعضی روزها از سر کار که میام دنبالت میریم پارک نزدیک خونه مامان جونی
کشتی یونانی جمعه 18 دی
جمعه25 دی.ساحل مرجان.ناهار بیرون بودیم.خیلی خوش گذشت