اولین سفر مشهد

سه شنبه 6مهر ساعت 15:30 از کیش برای مشهد پرواز داشتیم.مامان جون و دایی محسن 

دایی فرشاد خاله مریم با خانواده هاشون از رامسر اومده بودن.

همگی هتل مشکات که من از شرکت خودمون رزرو کرده بودم، بودیم.خاله هما که مشهد

زندگیمیکنن خیلی دوست داشت بریم اونجا ولی چون تعدادمون زیاد بود اینبار رفتیم هتل

وقتی بچه هارو دیدی خیلی ذوق کردی.کوهیار، هانا،هاوش و مها که ماشالا بزرگ شده

بود.کلی بهت خوش گذشت.

یه روز موج های خروشان رفتیم که بزور از اونجا اومدی بیرون.کلی هم خسته شدی.

چند بار حرم رفتیم و برات خیلی جالب بود.باغ وحش و ترقبه هم رفتیم.هوا خیلی عالی بود

روز آخر سرد شده بود که شما هم سرما خوردی اونجا بردیمت دکتر.

تو هتل با بچه ها خیلی شیطونی میکردین.همش دوست داشتی با اونا باشی.

خیلی بهمون خوش گذشت.شب آخر هم بابا برای من کیک خرید و با خانواده تولد گرفتیم 

دست همگی درد نکنه.البته تولد من 12 مهر بود

از بس که خسته میشدی صبحها بزور بیدار میشدی

موقع برگشت به کیش تو فرودگاه .خیلی پکر بودی چون از دوستات جدا شده بودی.

سرما هم داشتی.کلی هم پرواز تاخیر داشت