26 ماهگی
دخترک زیبایم یک ماه دیگه بزرگ شدی.این روزها خیلی شیطون و باهوش تر شدی.
حواست به همه چی هست.جلوت نمیشه حرف زد .سریع میگیری.
سوره توحید قشنگ میخونی.کلی انگلیسی بلدی که از دوستت النا یاد میگیری.
اتاقتم بعد ترک شیر جدا کردم.وقتی میخوابی بعد میزارمت رو تختت.فقط خیلی سخت میخوابی.
این ماه چندتا تولد داشتیم کلی هم ذوق میکردی.عاشق تولدی.
اینم از عکسهای این ماه.البته یکم کیفیت نداره چون همش با گوشیم میگیرم
بابا بیشتر غروبها میره زمین فوتبال برای دویدن یه روز شمارو هم برد
اینم السا جون.مامانش اینها اسباب کشی داشتن بعد خونه مامان کهرمی اومد خونه ما
کلی باهم بازی کردین
هتل داریوش دوم اردیبهشت تولد حضرت علی تعطیل رسمی بود.
پسر خاله مامان حسین آقا اومده بودن کیشهتل داریوش بودن ما هم رفتیم
دیدنشون شام با هم بودیم.صبحش من سر کاربودم با بابا رفتی ساحل مرجان
8 اردیبهشت تولد پگاه جون.که اومدن خونه ما .خوش گذشت
دم دری لیوان.ظرف غذا.صندلی بادی.آینه و شانه طرح کیتی از یه کانال تلگرام برات خریدم
کیک مرغ .هر کیکی میبینی فک میکنی باید شمع بزاری فوت کنی
17 اردیبهشت تولد یاسمینا جون دختر دوستم خاله سهیلا
قربون ژست گرفتنتبشم.این کفش تازه خریدی.این ماه 2تا کفش خریدی.عشق کفش داری
عاشق پاهای تپلیتم
پردیس 2
23 اردیبهشت تولد فاطمه جون دختر دوستم.خیلی خوش گذشت
24 اردیبهشت اولین پلاژ رفتنمون تو سال 95.خیلی داغ بود همش نگران بودم نسوزی
خداروشکر خوب بود کلی آب بازی کردی.همکار مامان خاله غنچه هم بود بهش میگفتی خاله غمچه
یروز با نیتا جون رفتیم پارک مرکز تجاری.کلی بازی کردین.خوش گذشت
اینم خوابیدنت تو کریر.بعد از ترک شیر تو کریر میخوابیدی.الان چند وقته رو زمین میخوابی
قدو وزن دوسالگی.23 فروردین.نزدیک یک ماه تاخیر داشت.قد 100cm وزن 16 کیلو عالی بود
اینم کفش دیگه که با بابا خریدی
این ماه ماه خوبی بود.خیلی خوش گذشت.این روزها در حال خرید کردن هستیم چون هفته بعد
قرار بریم رامسر.امشب میخوایم بریم گوشتو سوراخ کنیم اگه بابات راضی بشه.
آخه میگه دخترم اذیت میشه .ولی خودت خیلی دوست داری
دختر زیبایم خیلی ازت راضیم.دختر خوبی هستی همه چیز و میفهمی.
من و بابات عاشقتیم